محل تبلیغات شما
قبل‌ترها، برایم مهم بود حالا که پدر و مادر شدیم اندازه هم بدانیم. لااقل شبیه به هم عمل کنیم. عکس‌هایی از صفحات کتاب‌هایی که می‌خواندم و پست‌هایی که این طرف و آن طرف می‌خواندم را برایش می‌فرستادم. ‌
‌کمی طول کشید تا فهمیدم باید پرونده ساختن او همچون خودم» را در ذهنم و زندگیم ببندم. نمی‌دانم از کجا و کی، اما از یک جایی به این باور قلبی رسیدم که من به عنوان مادر، وجودی دارم منحصر به خودم. گذشته‌ای، اعتقاداتی، آرزوهایی، ارزش‌هایی و نقاط قوت و ضعفی که مال من است و قرار نبوده مال دیگری باشد. او هم، تا امروز که پدر شده (و چه پدر خوبی هم شده) وجودی دارد ارزشمند و منحصر به خودش. بگذارم هر کدام وجود خودمان را در زندگی‌مان و کنار فرزندانمان به نمایش بگذاریم.‌

حالا دیگر برایم نشان ضعف والدگری‌مان نیست، اگر او نظم را دوست دارد و من رهایی را. اگر او آموزش را دوست دارد من یادگیری را. اگر او س را دوست دارد و من حرکت را. حتی فکر نمیکنم که بیشتر از او یا بهتر از او میدانم. فکر می‌کنم که ما، هر دو با تمام شباهت‌ها و تفاوت‌هایمان، فرصتی برابر داریم در والدگری. و اگر آدمی، تفکر خودش را به تفکر دیگران ترجیح می‌دهد گرچه امری طبیعی، اما غیر واقعی‌ست.

واقعیت این است که ما، والدین می‌شویم که خوبِ خودمان باشیم و نه تعیین‌کننده خوبِ همسرمان یا دیگران. واقعیت این است که وقتی هر کدام از ما، انرژی‌مان را روی ساختن خودمان بگذاریم، بهتر از قبل از عهده نقش‌هایمان در زندگی برمی‌آییم. خیلی خیلی بهتر از وقتی که انرژی‌مان را روی تحلیل یا اصلاح دیگران می‌گذاریم.

واقعیت این است که هر کودکی، مادری دارد و پدری، خاله‌ای و عمویی، دایی یا عمه‌ای، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی، معلمی، دوستی، هم‌سالی، همسایه‌ای. و هر کدام از این نقش‌ها، قرار است که راه خوب خودشان را پیدا کنند و بروند. همین. و ما هر کدام، در هر نقشی که هستیم اگر برای خوب بودن خودمان تلاش کنیم، بهترین راه را برای تغییر جامعه کودکان‌مان انجام داده‌ایم

 

فلسفه پدری و مادری کردن من

رابطه والدین و فرزند پروری

سال جدید ایده های جدید مریم جدید

خودمان ,هم ,کدام ,دوست ,دیگران ,پدر ,است که ,اگر او ,را دوست ,این است ,هر کدام

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها